مادر و پدر شهیدان غنی زاده

توفیق الهی شامل حال دوستان شد و به همت حاج باقر نجف پیر قراری گذاشتیم برویم منزل شهیدان غنی زاده.
اول داستان اینجاست که شهید سعید خیرآبادی با مختار غنی زاده و باقر نجف پیر در زمان جنگ با هم عقد اخوت بسته بودند. 
اوایل سال 66 میر یداله غنی زاده به شهادت می رسد و پایان همان سال سعید خیرآبادی به شهادت می رسد. سال 1389 هم میر ولی اله (شهیدانه) به رحمت خدا می رود!
میرمهدی پدر شهیدان غنی زاده متولد سال 1305 است و الحمدلله همچنان با صلابت و استوار خاطراتی را برای ما نقل کرد. 
سکینه خانم مادر شهدا از آن ن پشتیبان جبهه بود. و چه خاطراتی از حلقه نی که در مسجد جنرال کار پشتیبانی جنگ انجام می دادند می گفت. از شستن لباسها و دوخت و دوز و طبخ غذا و .


یکی از دوستان می گفت آدم بخواهد «سیمای بهشتیان» را در روی زمین ببینید می تواند به روی این پدر و مادر نگاه کند!
و واقعاً حرف بجایی بود. 

مادر، یک خاطره بسیار شیرینی نقل کرد که ایمان ما را دوباره بر زنده بودن شهدا تقویت کرد: 
بعد از ازدواج مختار یک شب شهید سعید خیرآبادی را در خواب دیدم . گفت خداوند به مختار یک فرزند پسر داده نام او را سعید بگذارید. فردایش مختار را صدا زدم و خوابم را گفتم. مختار که می بیند قضیه توسط شهدا لو رفته می گوید بله خداوند به ما فرزندی داده(گویا هنوز در شکم مادر سه یا چهارماهه بوده) اما پزشکان گفته اند دختر است!
مادر می گوید گفتم شهید گفته پسر است. مختار می گوید گفتم مادر مگر شما به سونوگرافی و و اسناد پزشکی شک دارید؟
و مادرش می گوید انگار شما به حرف شهدا شک دارید؟!
مختار می گوید ما برای فرزندمان لباسهای دخترانه آماده کرده بودیم اما با کمال تعجب در روز ولادت دیدیم فرزندمان پسر است و به گفته شهید نام او را سعید گذاشتیم.

باقر نجف پیر، عبدالله مددی، دکتر غنی زاده داماد عبدالله، مهدی علوی، مسعود مجرد، حسین غفاری
ایستاده: محمد تمکین وش، سجاد نصرالهی، وحید حمدالهی، مختار غنی زاده
در کنار پدر و مادر شهیدان غنی زاده



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود روزانه | دانلود فیلم و سریال مجاز شرکت فنی و حفاظتی ایمن گستران اينجانب، ابوحيدر لینک فایل های اکسل کدال کابینت استیل صنعتی چاپ کتاب Josh